این مقاله یک راهبرد کنترلی جدید برای عملکرد جزیرهای یک ریزشبکه چند باس ولتاژ متوسط (MV) ارائه میدهد. این ریزشبکه از چند واحد تولیدپراکنده (DG) با کوپل الکترونیکی تشکیل شده است. هر واحد DG یک بار محلی را تامین میکند که این بار میتوان به علت حضور بارهای تکفاز، حالت نامتعادل داشته باشد. راهبرد کنترلی ارائه شده برای هر DG شامل یک کنترلر تناسبی رزونانس (PR) با فرکانس رزونانس قابل تنظیم، یک راهبرد کنترلی droop، و یک کنترلر امپدانس توالی منفی (NSIC) است. کنترلرهای PR و droop به ترتیب برای تنظیم ولتاژ بار و توزیع متوسط توان بین واحدهای DG به کار میروند. کنترلر NSIC برای جبرانسازی موثر جریانهای توالی منفی بارهای نامتعادل و بهبود عملکرد سیستم کلی ریزشبکه به کار میرود. علاوهبراین، کنترلر NSIC باعث کمینه شدن جریانهای توالی منفی در خطوط ولتاژ متوسط شده و در نتیجه کیفیت توان ریزشبکه بهبود مییابد. عملکرد راهبرد کنترلی ارائهشده به کمک مطالعات شبیهسازی دیجیتالی حوزه زمان و در محیط نرمافزار PSCAD/EMTDC به تایید رسیده است.
عبارات کلیدی:
تولید پراکنده، ولتاژ متوسط (MV)، ریزشبکه، جریان توالی منفی، تسهیم توان، بار نامتعادل، کنترل ولتاژ.
I.مقدمه
ریزشبکههای ولتاژ متوسط (MV) نقش مهمی برای مدیریت فعال و کنترل شبکه توزیع در شبکههای هوشمند آینده خواهند داشت. علاوهبراین، مسائل محیطی و علایق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باعث اهمیت هرچه بیشتر ریزشبکههای MV میشود [1]. مفهوم اخیر ارائه شده برای ریزشبکه چندگانه انگیزهای است برای ارائه مفهوم ساختار ریزشبکههای با سطح ولتاژ بالاتر، یعنی سطح ولتاژ متوسط. یک ریزشبکه چندگانه شامل ریزشبکههای ولتاژ پائین (LV) و واحدهای تولید پراکنده (DG) متصل به چندین فیدر ولتاژ متوسط مجاور است [2].
تخصیص واحد (UC) سیستمهای قدرت مقیاس وسیع یک مساله پیچیدۀ بهینهسازی غیرخطی و نوع عدد صحیح مختلط با قیود مختلف است. این مقاله بر اساس اصلاح الگوریتم جستجوی هارمونی (HS) یک روش نوین و موثر برای حل برنامهریزی راهبردی تخصیص واحدهای تولیدی ارائه میکند. این الگوریتم در مقایسه با دیگر روشهای تکاملی (EM) کاربرد آسانی داشته و در دستیابی به پاسخ بهینه در یک زمان مناسب توانمند است. روش پیشنهادی به کمک یک مجموعه دادهها مورد ارزیابی قرار میگیرد. نتایج بدست آمده نیز با نتایج مقالات دیگر مقایسه میشود. نتایج عددی نشان دهنده کارائی و بهبود پاسخ از لحاظ هزینه و زمان اجرا در مقایسه با نتایج دیگر الگوریتمهای قدرتمند بهینهسازی ابتکاری است.
کلیدواژهها:
تخصیص واحد، الگوریتم تکاملی، جستجوی هارمونی (HS)، توزیع اقتصادی
1. مقدمه
مساله تخصیص واحد یکی از مسئل مشکل بهینه سازی است که تحت قیود خاصی که از جانب سیستم و شرایط فیزیکی تحمیل میشوند تحت تاثیر قرار میگیرد. حل مساله تخصیص واحد از هر دو جنبه زمان اجرا و طرح صحیح و مناسب نیروگاهها با حداقل هزینه حائز اهمیت است. در رابطه با این موضوع و حل مساله تخصیص واحد منابع متنوعی منتشر شده است. در ذیل به روشهای مختلف حل مساله تخصیص واحد در نوشتجات اخیر اشاره مختصری شده است. لیست اولویت (PL) [1]-[2] به ترتیب صعودی واحدهای با هزینه بار کامل را اختصاص میدهد تا اینکه ابتدا واحدهای از لحاظ اقتصادی به صرف تخصیص داده شوند تا تقاضای سمت بار برآورده شود.
شبکه های توزیع، یک تغییر عمیق را در رابطه با طراحی و قواعد عملکردشان به علت انتظار افزایش اتصال تولید پراکنده (DG) به شبکه، تجربه می کنند. در حقیقت مطرح شدن بازار برق و نگرانی رشد جهانی برای موضوعات محیطی منجر به توسعه عظیم DG ها شده است. شمار زیادی از DGها توانسته اند مسائل تکنیکی و مشکلات فنی شبکه های توزیعی که برای پخش توان دو جهته طراحی نشده اند را مرتفع نمایند.
راه حل های موجود برای حل اتصالات حاشیه ای DG ممکن است مناسب نباشند. شبکه های توزیع به طور قطعی باید به سمت هوشمند سازی و قابلیت انعطاف پذیری بیشتر پیش بروند. دو روش ممکن برای رسیدن به این هدف عبارتند از معماری های جدید و ایجاد و توسعه سیستم های هوشمند.
این مقاله بر روی معماری های جدید و مدهای عملکرد تمرکز می کند. شبکه های توزیع شعاعی مرسوم و سنتی می توانند DGهای بیشتری را بوسیله مطرح کردن و معرفی کردن حلقه های ویژه مناسب، بپذیرند.
یک ساختار هایبرید (ترکیبی یا چندگانه) جدید که قادر به عملکرد بصورت شعاعی و مشی (مشبکی) می باشد پیشنهاد می شود و به بریکرهای اتوماسیون و کلیدهای اتوماتیک تجهیز می شود که قابلیت اطمینان آن را بهبود می بخشد. همچنین یک الگوریتم هیریستیک (ابتکاری) برای ساختار این معماری جدید ، جهت تضمین ساختن استمرار و پیوستگی سرویس برای مشتریان و حداقل کردن هزینه کل، پیشنهاد می شود.
1-مقدمه
DGها، واحدهای کوچکی مبتنی بر یکی از منابع انرژی تجدید پذیر (همانند بادی و خورشیدی) و یا منابع مرسوم و سنتی (همانند موتورهای کوچک گازی و دیزل ژنراتورها) هستند.
ظرفیت نصب شده DGها در امریکا به 10MW و در فرانسه به 12MW می رسد. امید است که در آینده ای نزدیک، نگرانی رشد مسائل محیطی جهت امنیت تغذیه، باعث شود که منابع تجدیدپذیر محلی DG توسعه داده شوند. این منابع توان به شبکه های توزیعی که فقط برای پخش توانهای یک جهته از بالا دست به بار طراحی شده اند متصل می شوند.
مدلهای ماشین واسط در تحلیل گرهی (همانند EMTP) یا برنامههای شبیه سازی گذرای بر مبنای متغیر حالت نقش مهمیرا در دقت عددی و کارایی محاسباتی کل شبیه سازی ایفا میکند. به عنوان یک جایگزین سودمند برای مدل سنتی qd، جدیدا چندین مدل ماشین حوزه فاز پیشرفته (PD) و رآکتانس-پشت-ولتاژ معرفی شده است. با این حال، ماتریس هدایت وابسته به جایگاه روتور در ماشین- شبکه رابط استفاده از چنین مدلهایی را در EMTP را پیچیده میکند. این مقاله بر بدست آوردن مدل مدار واسط موثر و ثابت برای ماشین سنکرون PD تمرکز دارد. نشان داده شده است که ماتریس هدایت ماشین میتواند در یک زیر ماتریس ثابت بعلاوه یک زیر ماتریس متغیر با زمان فرموله شود. حذف برجستگی عددی از روابط دوم منجر به یک ماتریس هدایت ثابت مدل PD پیشنهادی میشود، که ویژگی بسیار مطلوبی برای حل EMTP به دلیل اجتاب از بازفاکتورگیری ماتریس هدایت شبکه در هر مرحله زمانی است. مطالعات موردی ثابت کرده است که مدل PD پیشنهاد شده در ضمن حفظ دقت مدل PD اصل/سنتی یک پیشرفت مهم نسبت به مدلهای دیگر تثبیت شده که در EMTP استفاده میشوند، است.
از هنگامیکه قابلیت کنترل کنترل کننده های پخش توان یکپارچه برای خطوط انتقال شناسایی شده است ، اطلاعات محدودی در خصوص مورد توجه قرار دادن نقش این ادوات در کاهش نوسانات سیستم ارایه شده است . این مقاله یک روش تزریق جریان برای UPFC مناسب کاربرد در مطالعات پایداری دینامیکی ارایه می دهد . جبرانسازی موازی برای نگهداشتن ولتاژ باس سیستم کنترل می گردد ، و اجزای ولتاژ سری که هم فاز و یک چهارم جریان خط می باشند هماهنگ با روش strip Eigenvalue Assignment کنترل می شوند . آنالیز eigenvalue و نتایج شبیه سازی حوزه زمانی نشان می دهد مدل و روش کنترل پیشنهادی بطور قابل توجهی پایداری دینامیکی سیستم قدرت را بهبود می بخشد.
1-مقدمه
سیستم انتقال جریان متغیر قابل انعطاف یک روش برای توسعه خط انتقال با افزایش امکان استفاده از تجهیزات موجود تا حد ظرفیت حرارتی آنها می باشد .این سیستم توانایی تزریق و جذب توان از سیستم قدرت دارد و اینکار از طریق مبدل تحریک و تبدیل مقدار قابل کنترل توان راکتیو و جاگذاری یک ولتاژ قابل کنترل از لحاظ دامنه و زاویه فاز سری با خط انتقال انجام می گیرد ]1[. با توجه به کمبود اطلاعات موجود در خصوص تاثیر UPFC در بهبود نوسانات سیستم در اینجا سعی در بررسی این مبحث می گردد .
چکیده: استفاده از کنترلر PI در سیستم کنترل DVRها بسیار متداول است. اما یکی از معایب این نوع کنترلرهای کلاسیک این است که به دلیل استفاده از بهره های ثابت، در شرایطی که در پارامترها یا شرایط عملکرد سیستم تغییراتی رخ دهد، کنترلر ممکن است نتواند عملکرد مناسبی از خود نشان دهد. برای حل این مشکل، کنترلر PI تطبیقی با استفاده از منطق فازی ارائه شده است. این کنترلر، ترکیبی از کنترلرهای فازی و PI است. با توجه به میزان خطا و شیب خطای سیستم و قوانین کنترل فازی، کنترلر فازی می تواند به صورت آنلاین دو پارامتر کنترلر PI را تنظیم کند تا سیستم بتواند خود را با هر گونه تغییرات در شرایط عملکرد خود تطبیق دهد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که روش کنترلی ارائه شده، عملکرد به مراتب بهتری نسبت به کنترلرهای PI موسوم دارد.
1- مقدمه
به دلیل استفاده فزاینده از تجهیزات هوشمند برقی و الکترونیکی مانند کامپیوتر، PLC، درایوهای سرعت متغیر و مانند آن، رشد خیره کننده تجهیزات مصرف کننده بسیار حساس، هم مشتریان و هم تامین کنندگان تجهیزات را با مساله کیفیت توان مواجه کرده است. بروز خطا چه در مرحله انتقال و چه در مرحله توزیع، ممکن است باعث افزایش یا کاهش ناگهانی ولتاژ در کل سیستم یا بخش عمده آن شود. همچنین در شرایط بار سنگین، ممکن است افت ولتاژ قابل توجهی در سیستم رخ دهد. کمبود ولتاژ (sag) می تواند در لحظه ای اتفاق بیفتد که دامنه آن می تواند بین 10٪ تا 90٪ متغیر باشد و زمان آن نیز می تواند نصف سیکل تایک دقیقه متفاوت باشد(IEEE Std 1159-1995). علاوه براین، بسته به نوع خطا، ممکن است sagها متقارن یا نامتقارن باشند و بسته به عواملی مانند فاصله از محل وقوع خطا یا نحوه اتصال ترانسفورماتور، sagها می توانند دامنه غیرقابل پیش بینی داشته باشند. در سویی دیگر، بیشبود ولتاژ (swell) بدین شکل تعریف می شود.تغییر ناگهانی ولتاژ شبکه تاحد 110٪ تا 180٪ ولتاژ مؤثر در فرکانس مبنای شبکه و با بازه زمانی بین نصف سیکل تا 1 دقیقه (TEEE Std 1159-1995) swell به اندازه sag اهمیت ندارد چرا که در سیستم های توزیع، کمتر این پدیده رخ می دهد.
عنوان انگلیسی مقاله: An Accurate Power Control Strategy for Power-Electronics-Interfaced Distributed Generation Units Operating in a Low-Voltage Multibus Microgrid
عنوان فارسی مقاله: راهبرد دقیق کنترل توان برای واحدهای تولید پراکندۀ با واسط الکترونیک قدرت در یک ریزشبکه چندباسه ولتاژ پایین
در این مقاله، برای ریزشبکه ولتاژ پایین یک راهبرد کنترل توان ارائه میشود، جائی که در آن امپدانس خط عمدتا مقاومتی، امپدانس نابرابر بین واحدهای تولید پراکنده (DG)، و محل بارهای ریزشبکه باعث میشوند روش مرسوم کنترل droop فرکانس و ولتاژ غیرممکن باشد. راهبرد کنترل توان ارائه شده شامل یک اندوکتانس مجازی در خروجی اینورتر واسط و یک الگوریتم تسهیم و کنترل دقیق توان است که در این الگوریتم هم اثر افت ولتاژ امپدانس و هم اثر بار محلی DG در نظر گرفته شده است. بخصوص اینکه اندوکتانس مجازی میتواند با معرفی یک امپدانس به شدت اندوکتیو حتی در شبکه ولتاژ پایین با امپدانس مقاومتی خط، به طور موثر مانع تزویج بین توانهای حقیقی و راکتیو شود. از طرف دیگر، بر اساس امپدانس به شدت اندوکتیو، الگوریتم تسهیم دقیق توان راکتیو به این صورت عمل میکند که افت ولتاژهای امپدانس را تخمین زده و صحت و دقت تسهیم و کنترل توان راکتیو را بهبود میبخشد. در نهایت اینکه، با در نظر گرفتن محلهای مختلف بارها در یک ریزشبکه چندباسه، با به کارگیری یک تخمین آنلاین آفست توان راکتیو برای جبرانسازی اثرات تقاضاهای توان بار محلی DG، دقت کنترل توان راکتیو را میتوان بهبود داد. راهبرد کنترل توان پیشنهادی در این کار، شبیهسازی شده و بصورت عملی روی یک ریزشبکه ولتاژ پایین نمونه تست شده است.
عبارات کلیدی:
تولید پراکنده (DG)، روش کنترل droop، ریرشبکه، اینورتر موازی، کنترل توان، تسهیم توان، منبع انرژی تجدیدپذیر (RES)
I.مقدمه
با افزایش نگرانیها در مورد محیط زیست و هزینه انرژی، صنعت برق با تغییرات اساسی مواجه است که این تغییرات شامل منابع انرژی تجدیدپذیر (RES) یا ریزمنابعی مثل سلولهای فوتوولتائیک، توربینهای بادی کوچک، و ریزتوربینها است که به شکل تولید پراکنده (DG) با شبکه قدرت یکپارچه و ترکیب شدهاند. سیستمهای تولید پراکنده مبتنی بر منابع انرژی تجدیدپذیر معمولا از طریق یک واسط الکترونیک قدرت و سیستمهای ذخیره انرژی به شبکه متصل میشوند [1].
سازماندهی منظم این سیستمهای تولید پراکنده تشکیل یک ریزشبکه میدهد [2]-[7]. در مقایسه با یک DG تنها، ریزشبکه ظرفیت و قابلیتهای کنترلی بیشتری برای رفع الزامات کیفیت توان و قابلیت اطمینان سیستم دارد. همچنین ریزشبکه فرصتی فراهم میکند تا بتوان تولید پراکنده را از طریق تولید همزمان برق و گرما (CHP) بهینهسازی کرد، که هم اکنون مهمترین ابزار بهبود راندمان انرژی است.
جبرانساز استاتیک توزیع ( DSTATCOM ) یک دستگاه جبران کننده شنت است که به طور کلی برای حل مشکلات کیفیت توان در سیستم های توزیعاستفاده می شود. در یک کشتی تمام برقی، مشکلات مربوط به کیفیت توان به علت تقاضای بالای انرژی توسطبارها، مانند بارهای ضربه ای، بوجود می آیند . این مقاله کاربرد یک DSTATCOM برای بهبود کیفیت توان درسیستم قدرت یک کشتیدر حین و بعد از اعمال بارهای ضربه ای را نشان می دهد.استراتژی کنترل DSTATCOM نقش مهمی را در حفظولتاژ در نقطه کوپلینگ مشترک بازی می کند. در این مقاله یک استراتژیکنترل تطبیقیDSTATCOM جدید بر اساس سیستم ایمنی مصنوعی (AIS) معرفی شده است. پارامترهای بهینه کنترل کنندهدر ابتدا با استفاده از الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات به دست آمدهاند. ایننوعیمصونیت ذاتی نسبت به اغتشاشات معمول سیستم فراهم می کند. برای اغتشاشات ناشناخته و تصادفی سیستم، پارامترهای کنترل به صورت آنلاین تغییر می کنند ،بنابراین ایمنی تطبیقی به سیستم کنترل فراهم می شود . عملکرد DSTATCOM و استراتژی کنترل تطبیقی مبتنی بر AISدر ابتدا در پلت فرم شبیه سازی MATLAB مورد مطالعه قرار گرفت . و این از طریق پیاده سازی سیستم قدرت کشتی بر روی شبیه ساز دیجیتال در زمان واقعی و الگوریتم کنترلی بر یک پردازشگر سیگنال دیجیتالی تایید شد.
فهرست واژه:
کنترل تطبیقی، ایمنی تطبیقی، سیستم ایمنی مصنوعی (AIS)، پردازنده های سیگنال دیجیتال (DSP)، جبرانساز استاتیک توزیع (DSTATCOM)، سیستم برق قدرت کشتی، مصونیت ذاتی ، شبیه ساز دیجیتال زمان واقعی (RTDS)
مقدمه:
سیستم قدرت یک کشتی تمام برقی یک شبکه بهم پیوسته دارد، بطوری که بار نیروی محرکه، بارهای توزیع، سنسور و دیگر بارهای اضطراری و بارهای ضربه ای ( سلاح های ریلی، پرتاب کننده های هواپیما و غیره ) همه قسمت هایی از یک شبکه هستند. در بین بارها، بارهای ضربه ای بیشترین اثر را بر روی کیفیت توان سیستم توزیع کشتی می گذارند زیرا آنها مقدار زیادی از انرژی را در یک دوره زمانی کوتاه نیاز دارند [1] ، [2].در شرایط بحرانی و جنگ برای کاهش اثرات بارهای ضربه ای بر روی ولتاژ باس و بهبود طول عمر کشتی ، یک جبران ساز استاتیک توزیع ( DSTATCOM ) میتواند استفاده شود و آن را در مقدار قابل قبول نگه دارد.
امروزه شبکه های بهم متصل ، واحد های پردازشی سیستم های محاسباتی با کارائی بالا را بهم متصل ساخته و با آنها محاوره دارند. در این زمینه، خطاهای شبکه دارای تأثیر قابل ملاحظه ای می باشند زیرا بسیاری از الگوریتم های مسیریابی، برای پایداری در برابر خطاها طراحی نشده اند. از این رو، فقط یک خطای منفرد ممکن است پیام های موجود در شبکه را دچار اشکال سازد و اتمام اپلیکیشن ها را با مشکل روبرو سازد، و یا حتی منجر به پیکربندی های بن بست گردد.
در این مقاله، ما یک متد مسیریابی مستعد در برابر خطا را معرفی کرده ایم تا بتوانیم خطاهای لینک دائم و غیر دائم که پویایی بالایی دارند را از بین ببریم. از آنجایی که این خطاها به صورت تصادفی در طول عملیات سیستم بروز میکند، متد ما مسیرهای گریز را برای پیام ها فراهم کرده و در عین حال، از بروز بن بست جلوگیری میکند.پیشنهاد ما از نواحی خطا دار و به وسیله ی روش های مسیریابی چند مسیره اجتناب میکند و از مزایای افزونگی مسیر ارتباطی بهره میبرد.
ارزیابی کارائی، شامل سناریوهای تست ترکیبی بوده که صحت را اثبات کرده و سناریوهایی را که بر مبنای موجودیت دنباله هایی از سیستم های با کارائی بالاست را تست میکند. آزمایشات نشان داده است که متد ما به اپلیکیشن ها اجازه داده تا اجرای خود را حتی در صورت بروز خطا کامل سازند و افت کارائی را به 30% کاهش دهند.
واژگان کلیدی: شبکه های بهم متصل ، پایداری در برابر خطا ، مسیریابی تطبیقی
1.مقدمه
در طی دهه های اخیر، تقاضا برای قدرت محاسباتی بیشتر، یک افزایش بدون توقفی را داشته است. این افزایش، ریشه ای در رشد تعداد کاربرد های محاسباتی پیچیده دارد. در ابتدا، قدرت محاسباتی فقط محدود به فیلد های پژوهشی علمی بود. اگرچه در طول چند سال اخیر، کاربرد های جدیدی نیز ایجاد شده اند که نیاز به قدرت محاسباتی بالایی داشته اند. این برنامه های جدید، شامل ایمن سازی DNA، پیش بینی آب و هوا، مطالعات زیستی و غیره بوده است.
در این لحظه، اهمیت سیستم های HPC غیرقابل انکار می باشد، زیرا آنها گرایش جدیدی را به سمت مدل سازی رفتار روزانه و سبک زندگی جوامع مدرن باز کرده اند. این مورد در صورتی که ساده ترین جستجو در گوگل را که بر مبنای سیستم های HPC نیز میباشد را در نظر بگیریم، بدیهی است[1]. در اصل، با توجه به اهمیت این سیستم ها، ضروری است تا از وقفه های سرویس اجتناب کنیم، که این مورد در سیستم های حساس مانند سیستم های مرتبط با عملیات بحرانی-مأموریتی، بانکداری و اپلیکیشن های محسوس به محاسبات ضرورت پیدا میکند[2].
مسیریابی چند مسیره را میتوان تکنیکی جدید برای افزایش قابلیت اطمینان اینترنت و قابلیت کنترل بیشتر کاربران بر روی سرویس هایی که دریافت میکنند، دانست. اگرچه پروپزال هایی که قبلاٌ در این زمینه ارائه شده اند، مسیرهایی را انتخاب میکنند که تضمینی برای قابلیت اطمینان بالا ندارند. در این مقاله، ما شِمای مسیریابی YAMR را برای موارد بین دامنه ای پیشنهاد می کنیم. YAMR،یک مجموعه مسیرهایی را ایجاد میکند که در برابر هر نوع خطای لینک بین دامنه پایداری داشته و بنابراین به قابلیت اطمینان بالایی دست پیدا میکند. علاوه بر این، حتی با اینکه YAMR مسیرهای بیشتری را نسبت به BGP فراهم میسازد، ولی نیاز به کنترل قابل ملاحظه ی کمتری داشته و نیاز به جای بدتر کردن مشکلات مقیاس پذیری در اینترنت، آنرا نیز کاهش میدهد. این کاهش مشکل به وسیله ی تکنیک مخفی سازی جدیدی بدست می آید.
در سال های اخیر،پژوهشگران زیادی توجه خود را منعطف مسیریابی چند مسیره کرده اند که در آن، زیر ساختار مسیریابی باعث شده تا بتوان به مسیرهای چندگانه ای دسترسی داشت و به فرستنده ی پیام اجازه داده تا یک مسیر دلخواهی را برای ارسال پیام انتخاب سازد. این روش، به کاربران اجازه ی دسترسی به مسیرهایی را بر اساس نیاز آنها(تأخیر پایین، پهنای باند بالا، نرخ پایین افت بسته ها) میدهد، و از این رو قابلیت اطمینان را افزایش داده و رقابت در بین ISP ها را نیز افزایش میدهد. طراحی الگوریتم های مسیریابی چند مسیره برای موارد بین دامنه ای به سختی صورت میگیرد، ولی این مورد یک چالش بیشتری را نیز پیش روی ما قرار میدهد زیرا سیاست محدودیت ها و نیازمندی های مقیاس پذیری را نیز باید در نظر گرفت. پروپوزال های متعددی برای مسیریابی چند مسیره ی بین دامنه ای ارائه شده اند(برای مثال به [12,14] رجوع کنید) و پیشرفت قابل ملاحظه ای را نیز در رفع این محدودیت ها داشته اند؛ این الگوریتم ها اثبات کرده اند که میتواند مجموعه مسیرهای بین دامنه ای متعددی را در را به صورت مقیاس پذیر فراهم کرد. تنها جنبه ای ناامید کننده ی این روش ها(و بسیاری از پروپوزال های چندمسیره در مورد بین دامنه ای)، این بوده که مجموعه مسیرهای جایگزین به نوعی Ad-Hoc میباشند؛ این مسیرها نمیتوانند به صورت سیستماتیک، مجموعه مسیرهای جایگزینی را انتخاب سازند که نرخ تحویل بالا را تضمین کنند. از آنجایی که این الگوریتم ها مسیرهای جایگزینی را فراهم میسازند، ولی این مسیرها ممکن است روی هم پوشانی زیادی داشته باشند و ممکن است بروز یک خطای منفرد بر روی کل مجموعه تأثیر داشته باشد.
در این مقاله، ما پروتکل مسیریابی YAMR را ارائه میدهیم که به صورت سیستماتیک، مسیرهایی با نرخ تحویل بالا را فراهم میسازد. برای YAMR دو مؤلفه وجود دارد.
در این مقاله، مسئله ی یافتن جاذب ها در شبکه های بولی سنکرون مورد بررسی قرار می گیرد. الگوریتم های تصمیم بولی مبتنی بر دیاگرام که امروزه وجود دارد، به دلیل اینکه دیاگرام های تصمیم نیازمندی زیادی به حافظه دارند، از ظرفیت محدودی برخوردار هستند. الگوریتم های مبتنی بر شبیه سازی را می توان بر روی شبکه های بزرگتر بکار برد، ولی چنین الگوریتم هایی کامل نیستند. در این مقاله، ما الگوریتمی را ارائه می دهیم که از مدل کرانه دار مبتنی بر SAT استفاده کرده تا تمامی جاذب ها در شبکه های بولی را پیدا کند. بهره وری این الگوریتم نیز به وسیله ی تحلیل هفت مدل شبکه از پروسه های بیولوژیکی واقعی ، و همچنین 150 هزار شبکه ی بولی که به تصادفی در اندازه هایی بین 100 و 7000 ایجاد شده اند، ارزیابی خواهد شد. نتایج بدست آمده نشان داده است که روش اتخاذی ما، این قابلیت را داشته تا مرتبه ی مقیاس مدل های بزرگتر را نسبت به مدل های فعلی مدیریت کند.
عبارات شاخص: وارسی مدل کرانه دار ، SAT، شبکه ی بولی ، جاذب، شبکه های تنظیمی ژن
1.مقدمه
یک شبکه ی تنظیمی ژن(GNR) را می توان مجموعه ای از بخش های DNA در یک سلول دانست، که ژن نام دارد دانست، که با همدیگر تعامل دارند[1]. هر ژن، شامل اطلاعاتی بوده که مشخص می کند که ژن چه کاری انجام می دهد و این ژن چه زمانی فعال یا منقضی است. زمانی که ژن فعال است، یک پروسه ای که رونویسی نام دارد رخ داده و یک اسید ریبونوکلئیک(RNA) که یک کپی از اطلاعات ژن بوده ایجاد می کند. این قسمت از RNA ، می تواند ترکیب پروتئین ها را هدایت کند. RNA یا مولکول های پروتئینی حاصله از پروسه ی رونویسی، به عنوان فراورده های ژن شناخته می شود.
بسیاری از مدل های ریاضی GRN که تا کنون پیشنهاد شده اند، شامل معادلات دیفرانسیل جزئی و معمولی، شبکه های بولی و قابلیت تعمیم آنها، شبکه های پتری ، شبکه های بیزی، معادلات استوکاستیک هستند[2]. عموماٌ یک تنشی بین عمومیت یک مدل و قابلیت پی گیری وجود دارد. یک چارچوب ریاضی خوب ، بسته به مقیاس، ماهیت اطلاعات موجود و مسئله ی مطالعه شده انتخاب می شود.
هدف تکنولوژی تشخیص عبارت گفته شده(STD) این بوده که بتوانیم واژگانی را در مجموعه ی بزرگی از محتوای گفتاری ، مورد جستجو قرار دهیم. در این مقاله، ما مواردی را مطرح خواهیم کرد که در آن عبارات مد نظر جستجو(پرس و جوها)، مثال هایی صوتی هستند. این مورد، یا به وسیله ی تشخیص بخش مد نظر در جریان صوتی صورت خواهد گرفت و یا به وسیله ی گفتن عبارت پرس و جو. معمولاٌ پرس و جوها مرتبط با شاخص های نام گذاری شده و کلمات خارجی هستند، که عموماٌ پوشش ضعیفی در واژگان مربوط به سیستم های تشخیص گفتار پیوسته واژگان بزرگ(LVCSR) دارند. در تمامی این مقاله، ما بر روی جستجوی Query-By-Example برای چنین عباراتی که فاقد واژگان هستند(OOV) متمرکز خواهیم شد. ما یک مبدل وضعیت محدود(FST) را بر مبنای سیستم شاخص گذری و جستجو ایجاد خواهیم کرد[1] تا مسئله ی جستجوی Query-By-Example را برای عبارات OOV و به صورت ارائه ی هر دوی پرس و جو و شاخص به عنوان شبکه های آوایی از خروجی یک سیستم LVCSR حل شود. ما نتایجی را که متفاوت از مکانیسم های ارائه و تولید است هم برای پرس و جو و هم شاخص هایی که با یک واژه ایجاد شده است ، ارائه خواهیم داد. همچنین متدی دو مرحله ای را ارائه خواهیم داد که از جستجوی Query-by-Example و با استفاده از بهترین واژگان تشخیص داده شده استفاده کرده و اثبات خواهد کرد که این روش می توان کارائی قابل ملاحظه ای را داشته باشد که مقدار آن به وسیله ی مقدار وزن دهی شده ی عبارت واقعی(ATWV)، به میزان 0.479 در مقایسه با مقدار 0.325 که از تلفظ رفرنس برای OOV ها استفاده کرده است، اندازه گیری شده است. بهبودی های بیشتری را نیز می توان به وسیله ی روش دو گذره(دو مرحله ای) و فیلترینگ با استفاده از شمارش های مورد انتظار از سیستم فرهنگ لغت LVCSR بدست آورد.
در این مطالعه، بررسی خواهد شد که آیا ویژه گری صنعت حسابرس، که با استفاده از سهم بازار صنعت داخلی حسابرس اندازه گیری شده است، کیفیت حسابرسی را بهبود داده می دهد یا خیر. پس از تطابق مشتریان مربوط به حسابرسین ویژه گر و غیر ویژه گر بر روی ابعادی خاص و همچنین بر روی اندازه و صنعت، هیچ مدرکی حاکی از تفاوت در نماینده های کیفیت-حسابرسی بین این دو گروه حسابرس وجود ندارد. نتایج نمونه ی تطابق یافته نیز به وسیله ی بکار گیری تأثیرات ثابت مشتریان در مدل های اصلی، و بررسی نمونه ای از مشتریانی که حسابرسین خود را عوض می کنند، و همچنین با استفاده از نماینده های جایگزین که با هدف اتخاذ دانش صنعت حسابرسی طراحی شده اند، مورد تصدیق قرار می گیرد.
شواهد ترکیبی در این مطالعه، حاکی از این است که سهم بازار صنعت داخلی حسابرسی، یک شاخص قابل اطمینانی از کیفیت حسابرسی نیست.این یافته ها حاکی از این نیست که دانش صنعت برای حسابرسین مهم نیست، بلکه حاکی از این است متودولوژی استفاده شده در مطالعات آرشیو ، تأثیرات ویژه گری صنعت حسابرسی را از صفات کلاینت به صورت کامل بررسی نمیکنند.
1.مقدمه
شرکت های حسابداری، به تشخیص اهمیت ویژه گری صنعت در فراهم کردن حسابرسی های با کیفیت و سازماندهی فعالیت های بیمه ای خود در خطوط صنعت پرداخته اند. یک گزارش از ایالت متحده حاکی از این است که بازار حسابرسی که در سال 2008 میلادی در دفتر حسابداری دولت ایالت متحده وضع شده بود، اهمیت ویژه گری صنعت را مطرح ساخته بود و خاطر نشان کرده بود که یک شرکتی که دارای تخصص صنعتی است، ممکن است از مشخصه های آن به وسیله ی توسعه ی سرویس های مرتبط با حسابرسی که برای مشتریان خاص است ، از آن بهره ببرد(GAP[2008]). برای مثال، PriceWter خاطر نشان کرده است که روش حسابرسی که ما استفاده میکنیم، در خودر اتخاذ اندازه و ماهیت سازمان می باشد و دانش صنعت را برای ما به ارمغان می-آورد(pcw[2010]). درک مزایای خبره گری صنعت حسابرسی، برای شرکت های عامی که از بین حسابرسین انتخاب میشوند، با توجه به بازار رقابتی ایالت متحده، و با توجه به شرکت های حسابرسی که با هدف ایفای سرویس های با کیفیت و در عین حال حفظ موقعیت رقابتی خود در هر صنعت ایجاد شده اند، بدیهی است.
امروزه روش های جدید ارائه شده به منظور تجسم و تحلیل شبکه، از متریک های پیشرفته ای استفاده می کنند که اجازه ی دسته بندی و فیلترینگ گره , و همچنین مشاهده ی تعاملات بین گره ها را می دهد. یکی از پژوهش هایی که در زمینه ی چیدمان گراف و متد های ساده سازی صورت گرفته است، حاکی از پیشرفت قابل ملاحظه ای در این زمینه، یعنی تجسم و تحلیل شبکه بوده است.
داده های رابطه ای را میتوان یکی از کلاس های اصلی اطلاعات دانست که به نظر میرسد در آرایه ی بزرگی از اصول، از جامعه شناسی و زیست شناسی گرفته تا مهندسی و علوم کامپیوتر متغیر است. بر خلاف داده های متنی، فضایی و n بعدی، داده های رابطه ای متشکل از یک مجموعه از نهاد ها و یک شبکه از روابط بین آنها میباشد. بعضی از شبکه ها، روابط را انتزاعی را مورد پوشش و نمایش قرار می دهند، مانند دوستی یا نفود؛ بعضی دیگر، شبکه های فیزیکی را مانند روتر ها و یا توزیع انرژی نمایش می دهند.
با توجه به رشد روز افزون اپلیکیشن های شبکه ی جریان اصلی، توانایی در تحلیل مجموعه داده های پیچیده، به امری ضروری مبدل گشته است. ویکیپدیا، دارای میلیون ها مقاله بوده که یک شبکه ای از ارجاع های متقابل را تشکیل می دهند. شبکه ی اجتماعی فیس بوک، بیش از یک میلیارد انسان را در یک ساختار بسیار پیچیده از دوستان، دعوت گروه، بازی ها، تبلیغات، چت های ویدنویی و متنی دور هم گرد آورده است. این شبکه ها و شبکه های مشابه، هر روز به توسعه ی خود ادامه می دهند.
استفاده از آمار و ارقام ساده به منظور ارائه ی دلیل موجهی برای تشریح پویایی چنین شبکه های پیچیده ای، عملی و یا کارآمد نیست. تحلیلگران در حال موضع گرفتن به سمت تجسم این شبکه ها نه به عنوان پروسه ای انفعالی از تولید تصاویر از اعداد ، بلکه به عنوان متد های بسیار تراکنشی که نمایش های بصری را با تحلیل های شبکه ترکیب کرده تا توانایی درک این شبکه ها را بهبود دهد، می باشند. چنین تحلیل هایی، نتایج عمده ای را نیز به همراه داشته است. به عنوان مثال، تحلیل های صورت گرفته شده بر روی شبکه های اجتماعی، الگوهایی را در مورد گروهی از دوستان یا جمعیت نشان داده است. تحلیل شبکه ی توزیع انرژی نیز حاکی از نکاتی کلیدی برای بهبودی های زیرساختار بوده است.
طراحی گراف که از اوایل دهه ی 1990 میلادی آغاز گردیده است، یکی از حوزه های پژوهشی مختص به تجسم ساختار شبکه ها می باشد.
یکی از رایج ترین روش های تجسم و نمای شبکه ها، استفاده از دیاگرام های لینک-گره بوده که در آن، گره ها نماینده ی عامل ها بوده و لینک بین این گره نیز روابط بین این عامل ها را نشان می دهد. اگرچه چنین متدی نسبتاٌ ساده بوده می توان از آن برای تجسم شبکه های کوچک مقیاس استفاده کرد، ولی برای تجسم شبکه هایی پیچیده با مقیاس بزرگتر، اصلاٌ عملی و کاربردی نیست.
امروزه سرویس محاسبات ابری به یکی از متودولوژی های توسعه پذیر در صنعت کامپیوتر مبدل گشته است. این سرویس، یک روش جدیدی به منظور تحویل سرویس های IT بر روی فضای وب است. این مدل، منابعی محاسباتی را از طریق اینترنت در اختیار مشتری قرار می دهد. در محاسبات ابری، تخصیص و زمانبندی منبع باعث شده تا سرویس های وب زیادی در کنار هم قرار گیرند. این مقاله، به تخمین استراتژی های تخصیص منبع در شبکه پرداخته و کاربرد آنها را در محیط محاسبات ابری بررسی می کند. یک تشریح مختصری نیز برای تخصیص منابع در محاسبه ی ابری، و بر مبنای بخش های پویای اتخاذ شده نیز صورت خواهد گرفت. در این مقاله، همچنین به بررسی و دسته بندی آخرین چالش های مرتبط با پروسه ی تخصیص منبع در محاسبه ی ابری و بر حسب انواع تکنیک های تخصیص منبع پرداخته خواهد شد.
محاسبه ی ابری را می توان یک مدل محاسباتی دانست که با استفاده از اینترنت و سرور های زمانبندی شده ی مرکزی،اپلیکیشن ها و آمار و ارقام را نگه داری می کند. این متودولوژی، به کاربران نهایی و پروسه های شغلی اجازه داده تا از اپلیکیشن های خود و بدون نیاز به سخت افزار پردازشی قدرتمند و از طریق گذرگاه اینترنت به اجرا درآرند. محاسبه ی ابری، همچنین با متمرکز سازی فضای ذخیره سازی، نشانه ها، توزیع و پهنای باند، اجازه ی پردازش محاسبات بسیار سنگین را می دهد. نمونه هایی از محاسبه ی ابری، شامل یاهو میل، جی میل گوگل و یا hotmail مایکروسافت می باشد. سرور و نرم افزار مدیریت ایمیل، تماماٌ بر روی فضای ابری قرار گرفته اند و کاملاٌ تحت کنترل و مدیریت تأمین کننده ی سرویس ابری هستند. کاربر نهایی از نرم افزاری که به این سرور وابسته نیست استفاده کرده و از مزایای این سرویس بهره می برد. محاسبه ی ابری، به عنوان سرویس واسطه عمل کرده و در حالی که منابع دوطرفه، نرم افزار و اطلاعات برای کامپیوتر ها و سایراستراتژی ها فراهم می شود. محاسبه ی ابری را می توان به سه سرویس تقسیم کرد:
1. SaaS (نرم افزار به عنوان یک سرویس)
2. PaaS(پلت فرم به عنوان یک سرویس)
3. IaaS(زیر ساختار به عنوان یک سرویس)
تخصیص منابع ابری ، نه تنها کیفیت سرویس(QoS) –محدودیت های مشخص شده به وسیله ی کلاینت ها به وسیله ی توافق سطح سرویس- را فراهم کرده، بلکه مصرف انرژی را نیز به میزان زیاد کاهش می دهد.
امروزه سرویس محاسبه ی ابری نه تنها موجب شکل گیری مجدد حوزه ی سیستم های توزیع شده گردیده است، بلکه به صورت اساسی منجر به تغییر روش های محاسبات در پروسه های شغلی نیز شده است. از آنجایی که محاسبه ی ابری مجهز به ویژگی های پیشرفته ی زیادی می باشد، ولی در عین حال معایبی در آن وجود داشته که نسبتاٌ هزینه های محاسباتی سنگینی را برای هر دو سرویس های ابری خصوصی و عمومی تحمیل می کند. حوزه ی محاسبه ی سبز نیز اهمیت رو به افزایشی در دنیایی با منابع محدود انرژی ، که روز به روز بر تقاضای استفاده از این منابع نیز افزوده می شود، دارد. در این مقاله، سعی شده است تا چارچوب جدیدی به منظور بهبود معماری های محاسباتی ابری ارائه شده است. با استفاده از تکنیک های زمانبندی آگاه از نظر میزان انرژی ، مدیریت منبع متغیر، مهاجرت زنده و طراحی ماشین مجازی کمینه، بهره وری کلی سیستم به میزان زیادی بهبود یافته و مراکز داده ای مبتنی بر سرویس ابری نیز کمترین سربار کارائی را متحمل شده اند.
سالیان سال است که فعالان حوزه ی علوم کامپیوتر، به پیش بینی ظهور یک سرویس محاسباتی مبتنی بر سودمندی پرداخته اند. تاریخچه ی این مفهوم، بر می گردد به سال 1961 میلادی که جان مک کارتی، آنرا در دانشگاه MIT معرفی کرد:
"در صورتی که کامپیوترهایی که من مد نظر دارم، به کامپیوترهای آینده مبدل گردند، ممکن است روزی فرا رسد تا محاسبات به صورت عمومی، مشابه با سیستم تلفن سازماندهی شود... سودمندی کامپیوتر، می تواند مبنای صنایع جدید و مهم را تشکیل دهد.”
اين مقاله، يك پيش تحريك پيشرفته و توسعه یافته DC براي سيستم درايو موتور القايي كنترل شده بصورت ولتاژ متغير – فركانس متغير را پيشنهاد مي دهد. بردارهاي ولتاژ بر طبق مولفه راكتيو جريان موتور تنظيم مي شوند كه خيلي سريع مقدار شار موثر پيوندي موتور در مرحله پيش تحريك را برقرار مي سازد و خط سيرش را كل پروسه راه اندازي دقيقاً بصورت يك دايره گرد نگه مي دارد. كنترل پيش تحريك پيشرفته DC منجر به اعوجاج كمتر شار پيوندي، لرزش كمتر گشتاور و بطور قابل ملاحظه اي جريان هجومي كمتر، مي شود. آزمايشات بر روي يك سيستم درايو سرعت متغير 380 V ac – 315 kw ، به موثري و صحت روش پيشنهادي اعتبار مي بخشد.
1- مقدمه
در سيستم هاي درايو موتور ، كنترل راه اندازي ، همواره يك موضوع بحراني به علت جريان هجومي در فرآيند راه اندازي است كه منجر به آسيب ديدن عايق موتور و در معرض خطر بودن ادوات نيمه هادي [1-4] مي شود. اين مسئله بطور زيادي به نبود شار موثر پيوندي مربوط است. روشهاي كنترل برداري، براي مثال كنترل گشتاور مستقيم (DTC) و كنترل ميدان برداري (FOC) قادر به تحويل گشتاور مورد نظر و پايين آوردن جريان راه اندازي از طريق پردازش مشاهده و كنترل دقيق شار پيوندي مي باشند. با اين حال، آنها درصورت غيرخطي بودن تجهيزات قدرت و پيچيدگي و سختي شناسايي پارامترها با مشكل مواجهند. هم FOC و هم DTC با چالشهاي مشاهده نادرست شار پيوندي ، كه بويژه براي كنترل برداري بدون سنسور در عملكرد سرعت كم مهم است، مواجهند[5,6].
عنوان انگلیسی مقاله: Analysis of performance losses of thermal power plants in Germany A System Dynamics model approach using data from regional climate modelling
عنوان فارسی مقاله: تحلیل تلفات عملکردی نیروگاههای برق حرارتی در آلمان – روش مدل دینامیکی سیستم با استفاده از دادههای بدست آمده از مدلسازی اقلیم منطقهای
اغلب نیروگاههای برق حرارتی بیش از 300 مگاوات از آب رودخانه برای خنکسازی استفاده میکنند. افزایش دما آب و هوا در اثر تغییرات جوی میتواند به طور قابل توجهی روی راندمان و محصول توان این نیروگاههای برق تاثیر بگذارد. در این مقاله ما این آثار را با مدلسازی واحدهای نیروگاه حرارتی آلمان و سیستمهای خنکسازی مربوط به آنها بررسی میکنیم که این کار از طریق شبیهسازی دینامیکی و با در نظر گرفتن آستانههای قانونی برای تخلیه گرما به آب رودخانهها به همراه پیشبینی اطلاعات جوی محقق میشود. کاهش احتمالی در خروجی و راندمان آتی (2011- 2040 و 2040- 2070) برای نیروگاههای برق حرارتی از طریق سیستمهای خنکسازی once-through (OTC) و مداربسته (CCC) و تحت چارچوبهای قانونی فعلی انجام میگیرد. اعتبارسنجی مدل نشان داد که روش انتخاب شده دینامیک سیستم برای تحلیل آثار تغییرات جوی روی واحدهای برق حرارتی مناسب است. نتایج این مدل نشان دهنده کمترین آثار برای واحدها از طریق سیستمهای CCC است: گرایش میانگین برای CCC برای سناریوی A1B (2011 – 2070) انتظار میرود برابر -0.10 W/a بوده و برای یک سیستم OTC برابر -0.33 MW/a باشد. بر پایه اطلاعات روزانه، توان خروجی همه واحدهای OTC مدنظر به 4/66% ظرفیت نامی کاهش مییابد، و برای یک واحد تنها حتی به 32% هم میرسد.
1.مقدمه
تابستانهای گرم در سالهای 2003 و 2006 نشان دهنده آسیبپذیری منابع الکتریکی نسبت به این حوادث بودند. همچنین در نوشتجات علمی علاقه فزایندهای در آسیبپذیری بخش انرژی به تغییرات جوی قابل مشاهده است. امواج گرم و کمبود آب خنکسازی برای نیروگاههای برق حرارتی (هستهای و فسیلی) از این آثار هستند. در آلمان، بیشترین سهم ظرفیت نیروگاه برق توسط نیروگاههای برق حرارتی که اغلب از آب برای اهداف خنککاری استفاده میکنند، نمایش داده میشود. تغییر دمای رودخانهها تاثیر چشمگیری روی تولید برق دارد: تخلیههای آب خنککاری به منظور حفاظت از محیط آبزیان باید با مقادیر آستانه مقررات مطابقت داشته باشد. کاهش ظرفیت خنکسازی آب رودخانه باعث محدودشدن میزان تولید برق خواهد شد. علاوه بر این، دمای آب رودخانه روی دمای قبل از کندانسور تاثیر میگذارد که آن هم به نوبه خود روی راندمان نیروگاه برق موثر است.
هدف این مقاله ارائه توضیحاتی در ارتباط با حسابداری مدیریت، مبانی پایه، خطرات و پتانسیل ها می باشد، این مقاله توسط جانی واویو گردآوری شده است.
طرح/روش/رویکرد – رویکرد ما ایجاد یک الگو برای بررسی جداگانه به منظور شرح تعاریف و بحث روش های کیفی در حسابداری مدیریت می باشد.
یافته ها- این مقاله به تایید بسیاری از موارد بیان شده توسط واویو پرداخته و به شرح تعاریف و بررسی های کیفی در حسابداری مدیریت برای درک کردن ابهامات ایجاد شده با مد نظر قرار دادن فرایند تحقیق به صورت کلی می پردازد و همچنین شامل دامنه تحقیقات کیفی از نقطه نظر اثبات گرایان/ عملکردگراها می باشد. به همین نحو، نیاز برای تحقیقات کیفی به منظور به چالش کشاندن مقالات، علم اقتصاد، و کارشناسانی که نماینده مباحث مربوط به حسایداری مدیریت هستند، احساس می شود، اما محدوده این طبقه بندی ها به گونه ای بیان می گردند تا پتانسیل های مربوط به بررسی های کیفی را از نظر موارد کمّی و کیفی مد نظر قرار گیرد. این مقاله همچنین بحث های مربوط به خصوصیات طرح های قانونی و روش جمع آوری اطلاعات را در محدوده گسترده تری بیان کرده و اهمیت طرح های تحقیقی را با توجه به پرسش های مربوطه نشان می دهد.
اصالت / اعتبار. این مقاله تاکیدی بر روی کثرت گرایی و جامعیت از نقطه نظر روش شناختی و انتخاب روش دارد.
مبانی علم اخلاق در ارتباط بسیاری از فعالیت های پزشکی به عنوان چالشی برای دو دهه گذشته بوده است. رادیولوژی در همین دوره شاهد پیشرفت های زیادی بوده است. بسیاری از انواع فعالیت ها و تجهیزات که هم اکنون رایج می باشند، در نسل های گذشته وجود نداشته اند. با این وجود مبانی اخلاقی بنیادین در ارتباط با چنین فعالیت هایی دارای سطح مشابهی از پیشرفت نبوده است. دلیل ان احتمالا اشتباهات نظری بوده و می تواند احتمالا از این نظر حائز اهمیت باشد که چنبن نوآوری هایی در دوره مربوط به تغییر نگرش اجتماعی روی داده است. زمینه های مورد توجه برای مثال عبارتند از مسائل حول و حوش تایید آن ها، رضایت/ مجوز رسمی، تشعشعات سهوی بر روی رویان/جنین در طی دوران بارداری و مردسالاری/ خودمختاری در ساختار فعالیت، می باشد. این مقاله پیش زمینه ای را در ارتباط با گارگروه مرتبط با این موضوع که در اواخر سال 2006 تشکیل شد، ارائه داده و خلاصه ای از یافته های آن ها را نشان می دهد.