هدف - این مقاله با در نظر گرفتن تحقیقات دانشگاهی و بازار، به دنبال ارائه بحث در مورد کاربرد نردبان در انجام بازاریابی می باشد.
طرح/ روش شناسی / رویکرد - این پژوهش نقاط اختصاری نردبان را به عنوان یک روش تحقیق کیفی ارائه می نماید و اهمیت آن را می توان در رفتار درک بهتر نمود.
یافته ها - این مقاله استدلال می کند که نردبان روش مفید و قدرتمندی می باشد، اما به ندرت توسط دانشمندان و شاغلین مورد استفاده قرار می گیرد. نویسندگان این مقاله به این مسئله رسیدگی می نمایند که موانع اصلی و آشکار که مانع از استفاده مناسب از آن می شود، می تواند به جنبه های زیر مرتبط شود: مصاحبه های زمان بر و گران قیمت ؛ مجموعه پاسخ های ساختگی؛ سوگیری های محقق؛ و تجزیه و تحلیل ساده نتایج.
اصالت / ارزش - این مقاله به انجام بهتر نردبان کمک می کند، محدودیت های آن را مشخص نموده و جایگزین هایی را برای مقابله با آنها پیشنهاد می نماید.
واژه های کلیدی:
مصاحبه ها، نظریه بازاریابی، پژوهش، رفتار
مقدمه
هدف این مقاله، ارائه روش نردبانی و بحث در مورد استفاده از آن در انجام تحقیقات علمی و بازار می باشد. این پژوهش بدین منظور، مطالعات مرکزی انجام شده در مورد نردبان را همراه با بازتاب های تجربی نویسندگان بررسی می نماید و استفاده از آن به خصوص در بازاریابی را مشخص می نماید. در ابتدا مقاله به توصیف مهارت های اصولی نردبان می پردازد که شامل تعریف آن و همچنین شرح ظهور و ارتباط آن با تئوری وسیله-هدف می باشد. مراحل اصلی این روش و نتایج به دست آمده از آنها به طور خلاصه توضیح داده شده است.
اخیراً پژوهش بر روی ارزش های شخصی در بازاریابی مورد توجه زیاد دانشگاهیان و پزشکان قرار گرفته است. توصیف عمیق تر مصرف کنندگان و رابطه شان با محصولات نه تنها برای درک موقعیت یابی های «شناختی» محصولات فعلی ست، بلکه اجازه پیشرفت استراتژی های موقعیت یابی محصولات جدید را نیز می دهد. شت (1983) با توجه به تصدیق این دیدگاه روان شناختی تر در مورد بازار نشان می دهد که بازاریابی جامع محصولات در سال 1980 هم برای محققان و هم مدیران در صورتی به دست می آید که در حال حاضر نه، اتخاذ این گرایش مبتنی بر مصرف کننده را به جای چیزی که صرفا بر ویژگی های محصول تمرکز دارد، نپذیرند. کاربرد دورنمای ارزش های شخصی در بازاریابی محصولات مصرف کننده را می توان از لحاظ نظری به دو دیدگاه زمینه ای ، «کلان» نشان دهنده جامعه شناسی و «خرد» نشان دهنده روانشناسی (رینولدز، 1985) طبقه بندی می شود. دیدگاه کلان به روش پژوهش زمینه یاب استاندارد اشاره دارد که با طرح طبقه بندی در دسته بندی پاسخ دهندگان به خوشه ها یا گروه های از پیش تعیین شده ترکیب شده است (بعنوان مثال روش شناسی VALS از موسسه تحقیقاتی استنفورد). سپس محصولات و استراتژی های موقعیت یابی آنها به سوی توسل به این گروه های هدف جامع هدایت می شود، از قبیل توسل به مرکز هدف مریل لینچ برای جهت گیری انجام دهنده ای که تمایل به صادر نمودن و «پیشرفت نمودن» دارد (پلامر، 1985).
رینولدز (1985) تذکر می دهد که اعتبار ظاهری شدید اینها نسبت به طبقه بندی های کلی در ارائه درک، به طور خاص، در مورد چگونگی جنبه های واقعی محصول متناسب با زندگی مصرف کننده موفق نمی باشد. به این ترتیب، رویکرد زمینه یابی کلان تنها به بخشی از پاسخ، یعنی جهت گیری ارزش کلی در بخش های هدف بازار می پردازد. عدم وجود، مولفه کلیدی تعریف استراتژی موقعیت یابی می باشد- ارتباط بین محصول و نقش شخصی آن در زندگی مصرف کننده.
دیدگاه روانشناختی ارائه شده بر اساس نظریه وسیله-هدف توسط رویکرد «خرد» (گاتمن 1982)، به طور خاص بر روی ارتباط بین ویژگی هایی تمرکز می نماید که در محصولات وجود دارد («هدف»). این نتایج برای مصرف کننده توسط ویژگی ها و ارزش های شخصی ارائه شده («وسیله») و موجب تقویت این نتایج می شود. دورنمای وسیله-هدف به دقت در موازات منشا نگرش پژوهش ارائه شده توسط نظریه ارزش- انتظار قرار دارد (روزنبرگ، 1956)، که ثابت می نماید که رفتارهای مصرف کنندگان پیامدی دارد و این مصرف کنندگان یاد می گیرند پیامدهای خاص را به ویژگی های خاص محصول که از طریق رفتار خرید شان تقویت شده مربوط سازند. سپس، فرضیه رایج این است که مصرف کنندگان یاد می گیرند محصولات حاوی ویژگی باشد که ابزاری برای دستیابی به پیامدهای مورد نظر خود را انتخاب کنید. نظریه وسیله- هدف به سادگی با منطق اساسی مشخص می نماید که چرا این پیامدها مهم می باشند، یعنی، ارزش های شخصی آن ها را تعیین می نماید.
تمرکز این مقاله بر روی شرح جزئیات مخصوص در مورد روش مصاحبه دقیق و تجزیه و تحلیل، به اصطلاح «نردبانی» قرار دارد(گاتمن و رینولدز، 1979؛ رینولدز و گاتمن، 1984)، تا سلسله مراتب وسیله-هدف تعریف شده توسط این عناصر کلیدی و ارتباطات آنها را کشف نماید. ترکیب عناصر همبسته یا نردبانی، ارتباط بین محصول و فرایند ادراکی مصرف کنندگان را نشان می دهد، که همان طور که قبلاً اشاره شد، موجب درک مستقیم تر و بدین گونه درک مفید تر مصرف کنندگان می شود.
عنوان انگلیسی مقاله: The role played by interdependences in ERP implementations: An empirical analysis of critical factors that minimize elapsed time
عنوان فارسی مقاله: نقش ایفا شده توسط وابستگی های پیاده سازی برنامه ریزی منابع سرمایه ای: تجزیه و تحلیل تجربی عوامل مهمی که زمان سپری شده را به حداقل می رسانند
ما نقش انواع مدل های مختلف که زمان صرف شده در پیاده سازی ERP (برنامه ریزی منابع سرمایه ای ) را تحت تاثیر قرار می دادند، تجزیه و تحلیل نمودیم. با استفاده از مفهوم وابستگی های همراه با تئوری یکپارچه سازی سازمانی ، بین مدل های پشتیبان تجاری و زنجیره ارزش تمایز ایجاد نموده و تأیید نمودیم که زمان اجرای آنها متفاوت می باشد. ما همچنین وجود صرفه جویی در زمان و مکانیسم های تسهیل دهنده ای که می توانند کل زمان سپری شده برای پیاده سازی ERP را با این نوع مدل ها کاهش دهند، مشخص نمودیم. با استفاده از داده های 141 سازمان و مدل های استمرار اقتصادسنجی، متوجه حمایتی تجربی از فرضیه هایمان شدیم. نتایج ما از طریق کنترل های متنی ، سازمانی و کنترل های خاص پروژه ، منجر به این استنتاج شد که مدل های زنجیره ارزش برای پیاده سازی زمان بیشتری را نسبت به مدل های پشتیبان تجاری می گیرند. علاوه بر این ، متوجه شواهدی تجربی از صرفه جویی زمان و مکانیزم های تسهیل دهندة روند پیاده سازی ERP شدیم.
کلمات کلیدی:
پیاده سازی ERP ، وابستگی های زمان سپری شده، یکپارچه سازی سازمانی ، مکانیسم های تسهیل دهنده، صرفه جویی در زمان
1. مقدمه
هنوز هم شناخت عوامل موثر بر زمان پیاده سازی ERP یک مشکل مدیریتی است. در سال 2003 ، گروه هاکت تجاوزهای زمانی برای پروژه های IT را در محدوده 24 تا 100 درصد گزارش داد. متون موجود با تمرکز بر روی پروژه های ERP ، گزارش داده اند که به طور کلی پیاده سازی ERP زمانی بیشتر از حد انتظار می گیرد. علی الخصوص ، 90 درصد از پروژه های ERP دیر به پایان می رسد و به طور متوسط ، زمان واقعی صرف شده در هر پیاده سازی ERP چهار برابر زمان برآورد شده بود. علاوه بر این ، تجاوز از زمان تا زمان تکمیل پروژه منجر به هزینه های اضافی می شود ، زیرا موفقیت پیاده سازی معمولا به تکمیل به موقع پروژه مرتبط است.
هدف این مطالعه درک بهتر مسائلی می باشد که تحت نفوذ عادات خرید و مصرف ما برای محصولات لوکس قرار دارد. ما تلاش نموده ایم تا درک نماییم که چگونه پیام های مختلف در مورد عطر (به عنوان یک محصول لوکس ) می تواند برای ایجاد یک مباحثه هماهنگ با انواع مختلف از انتظارات مصرف کننده سازمان یابد. این مطالعه مبتنی بر مصاحبه های انجام شده با مصرف کنندگان عطر می باشد که کالبد تجزیه و تحلیل نشانه شناختی اجتماعی را ایجاد می نماید.
بازار کالاهای لوکس که در اواسط قرن گذشته از اهمیت اقتصادی کمی برخوردار بود، طبق آمار گروه مشاوره بوستون، در بازار بیش از 400 میلیارد دلار آمریکایی تکامل یافته است و انتظار می رود در پایان این دهه به مرز تریلیون دلار آمریکایی برسد (مایرز، 2004). اگرچه بُعد واقعی کالاهای لوکس را نمی توان اندازه گیری نمود، با فرض بر محدودیت های نادرست آن این باور وجود دارد که طبق به داده ها های به دست آمده از کمیته کلبرت، رشد اخیر فروش در حد متوسط قرار دارد (رائوکس، در سال 2007 به اطلاع عموم رسیده است) و بازار هم معذلک دستخوش عملکرد ضعیف کشورهای اروپایی قرار دارد.
عمل خرید و/ یا استفاده از محصولات لوکس یک معنا دارد، از آن جاییکه به فراتر از مصارف عینی از مقوله های کالایی می رود، پیشنهاد و عرضه شده است و مصرف کالاهای لوکس اغلب با آنچه که نماد آنهاست تحریک می شود و حاکی از یکی از استادانه ترین اشکال بیان ارزش هر فرد است. نماد در پس عمل خرید و استفاده از کالای لوکس، عامل مشترکی می باشد که موجب می شود صحبت کردن در مورد بازار کالای لوکس ، با وجود ناهمگنی زیاد در میان محصولات و خدماتی که آن را می سازند، امکان پذیر گردد(فالکو، 2005).
این مقاله اثبات می کند که چرا پرتونگاران هم برای استفاده از کارهای پژوهشی دیگران و هم برای انجام کارهای پژوهشی خودشان باید مفاهیم آماری ساده را درک کنند. هر قدر که تاکید بر اعمال مبتنی بر شواهد افزایش می یابد، فشار بیشتری به پرتونگاران برای تشریح پژوهش دیگران و مشارکت خودشان در پژوهش وارد می شود. در اینجا انواع مختلف داده ای که فرد ممکن است با آنها برخورد کند و همچنین راه های مختلف برای شرح داده مورد بحث قرار گرفته اند. علاوه بر این، اصطلاحات و روش های آماری مورد استفاده آمار توصیفی از جمله سطوح اندازه گیری، اندازه های گرایش مرکزی (میانگین)، و پراکندگی (گستردگی) و مفهوم توزیع نرمال توضیح داده شده اند.
این مقاله منابع مرتبط را بررسی کرده و فهرستی از نکات مهمی را که باید قبل از ادامه کاربرد روش های آماری مناسب در یک مجموعه داده و فراهم کردن یک واژه نامه از عبارات مربوطه برای ارجاع چک شوند فراهم می کند.
مقدمه
دشواری فهم آمار یکی از مهمترین موانعی است که پرستاران را از به کار گیری نتایج پژوهش در کارشان باز می دارد، که این نیز فرصت انجام اعمال مبتنی بر شواهد پژوهش را محدود می کند. این مساله در دیگر بخش های پزشکی مانند پرتونگاری هم وجود دارد. پدیدآورندگان این مقاله قصد گرفتن مدرک تخصصی رسمی در زمینه آمار را ندارند. هدف اثبات این مسئله است محققان تازه کار یا کارکنان بیمارستان و متخصصینی که احتمالا در دوران تحصیل شان آموزش خاصی در زمینه آمار ندیده اند می توانند با مراجعه به منابع مناسب به صورت خودآموز درکی از آمار به دست آورند. برای کمک بیشتر به خواننده، مولفان اصطلاحات آماری مرتبط و عناصر ابتدایی کاربرد آمار را معرفی خواهند کرد. لازم به ذکر است که اگر وظایف آماری پیچیده تر شد فرد باید ترجیحا قبل از شروع به جمع آوری داده با یک آمارشناس مجرب تماس گرفته و از وی کمک و نظر بخواهد تا تضمین حاصل شود که داده ای که می خواهد جمع آوری شود مناسب است.
بر اساس نخستین بخش این سری در آمار توصیفی، این مقاله توضیح می دهد که چرا درک نقش آمار استنتاجی در استنباط نتایج از نمونه و کاربردشان در در جمعیت های بزرگتر برای رادیوگرافها مفید است. این امر ضروری است، بنابراین رادیوگرافها می توانند تحقیقات دیگران را درک نمایند، می توانند تحقیقات خودشان را انجام دهند و تحقیقات خودشان را بر اساس شواهد اثبات نمایند. این مقاله در مورد مقادیر p و فواصل اطمینان توضیح می دهد. این مقاله آزمونهای معمول آماری را معرفی می نمایند که در حوزه آمار استنتاجی قرارد داشته باشند، و بکارگیری آمار پارامتری و غیرپارامتری را توضیح می دهد. برای انجام این کار، این مقاله، مقالات مرتبط را مرور می نماید، و لیستی از نکاتی تهیه می نماید که باید قبل و بعد از انجام آزمونهای آماری بر روی داده ها مورد توجه قرار گیرند. این مقاله واژه های [تخصصی] مربوطه را ارائه می کند و به خواننده توصیه می شود وقتی که با واژه ناآشنایی مواجه می شود به این واژه نامه تخصصی مراجعه نماید. این مقاله با اطلاعات فراهم شده در مورد آمار توصیفی در مقالات پیشین، می تواند نقطه آغازی برای بکارگیری آمار در تحقیقات و تکنیک های رادیوگرافی باشد.
مقدمه
رادیوگراف ها همچون متخصصان بهداشت، معمولا با آمار سروکار دارند؛ استفاده از آمار برای تصمیم گیری های کلینیکی مهم می باشد. در تحقیقی که توسط ولچ و گاب از مقاله مجله مامایی و بیماریهای زنان امریکا صورت گرفته، مقالات زیادی، 31.7 % در گروه آزمونهای غیرمرتبط قرار داشتند و در مقابل 30.3% از آزمونهای مناسب استفاده کرده بودند. از این گذشته در مقاله ای توسط رزنیک نشان داده شد فردی که فقط آمار توصیفی را درک می کند، تنها به 44.5% این داده ها دسترسی دارد.
یک خانواده کلی و عمومی برای توزیع های یک متغیری به وسیله متغیرهای تصادفی بتا ایجاد شده است که به وسیله Jones پیشنهاد داده شده بود که اخیرا در مقاله ای مورد بحث قرار گرفته بود. این خانواده از توزیع های فرایندی دارای قابلیت انعطاف بسیار عالی هستند در حالی که دارای تناسب متقارن و به علاوه مدل های اریب با وزن های دامنه ای متغیر هستند. در یک روشی مشابه، ما در این جا خانواده ای از توزیع های تک متغیره ایجاد شده توسط عمومی کردن متغیرهای گامای Stacy را تعریف کردیم. برای این دو خانواده از توزیع های تک متغیره، ما در مورد حداکثر مشخصات انتروپی تحت محدودیت های مناسب بحث می کنیم. براساس این مشخصات، یک نسبت از چگالی های چارک برای فرق گذاری و تمیز دادن اعضای این دو توزیع ها در حیطه خانواده ها مورد انتظار می باشد. چندیت مورد خاص از این نتایج سپس مطرح و برجسته می گردد. یک روش دیگر تحت عنوان روش معمول گشتاورها همچنین برای تخمین زدن پارامترها پیشنهاد شده است و شکل این تخمین زننده ها به صورت خاصی متمایل به این دو نوع خانواده از توزیع ها می باشد.
کلیدواژه:
توزیع های ایجاد کننده بتا- تعمیم دادن توزیع گامای Stacy- توزیع نمایی بتا- تمایز و افتراق بین توزیع ها- حداکثر اصول انتروپی- انتروپی انتخابی بین دو واقعه با احتمال یکسان
1-مقدمه
اخیرا تلاش ها منجر به ایجاد شدن تعریف جدیدی از خانواده هایی مربوط به توزیع های احتمالی شده است که دارای توزیع های خانواده ای معروفی هستند و در زمانی مشابه انعطاف پذیری عالی و بسیار خوبی را در مدل سازی کردن داده ها در عمل فراهم می سازند. چنین مثالی یک خانواده وسیعی از توزیع های تک متغیره ایجاد شده از توزیع بتا می باشد که به وسیله Jones پیشنهاد داده شده است (1) (همچنین منبع 2 را ببینید) که توزیع های مربوط به خانواده های بتای اصلی را با مشارکت دو پارامتر دیگر را ارتقا می دهد. این پارامترها چولگی ها و دامنه وزنی را کنترل می کنند. در ابتدا با هدفی مشابه، Eugene و همکاران (3) خانواده ای از توزیع های طبیعی بتا را تعریف کردند و در مورد مشخصات آن ها بحث کردند.
تجزیه و تحلیل وسیله-هدف شیوه ای برای چگونگی تعریف موارد ذیل فراهم می نماید: (1) ویژگی های(صفات) عینی یک محصول یا خدمات را می توان در ارزش های نام تجاری تجزیه نمودو (2) چگونه ارزش نام تجاری می تواند، به نوبه خود، به تماس با مشتریان تبدیل شود. نظریه وسیله- هدف با این فرض حرکت می نماید که مردم به هر چیزی که می ببینید، بشنوید، و غیره به آن معنا می دهند. و با توجه به این امر ما بطور ناخودآگاه این معانی را در طرح های ذهنی موجود ذخیره می نماییم. ما این کار را با هر فردی که برخورد می نماییم، انجام می دهیم (همچنین به عنوان تصور قالبی یا افراد مسکوت شده اشاره شده است)، اما به مشاهدات مان از محصولات و نام و نشان های تجاری معنا می دهیم. مدل زمینه ساز تجزیه و تحلیل وسیله-هدف به اصطلاح زنجیره وسیله-هدف نامیده می شود. شکل 1 ساختار زنجیره ای وسیله-هدف را نمایش می دهد.
برنامه ریزی خطی و رگرسیون اساسی را برای تکنیک های عمومی جهت تخمین و ارزیابی راندمان فنی فراهم آورده است. راهکارهای براساس رگرسیون عموماً پارامتریک هستند و می توانند هم جبری و هم احتمالی (تصادفی) باشند در مورد دوم برای خطای اندازه گیری نیز مجاز هستند. در عوض، مدل های برنامه ریزی خطی غیرپارامتریک می باشند و برای ورودی (دروندادها) و خروجی (بروندادها) چندگانه مجاز می باشند. نقطه ضعف معروف مدل های براساس رگرسیون عدم توانایی آنان در پذیرفتن بروندادهای چندگانه بدون وجود داده های اطلاعاتی در مورد قیمت های دروندادها (ورودی ها) است. در این تحقیق مدل های رگرسیون داده های پنل احتمالی و متقاطع جبری که بروندادها و درون داده ها را می پذیرد توسعه یافته اند. به صورت چشمگیری راندمان فنی می تواند با کمک مدل های رگرسیون که توسط محیط های چند ورودی – چند خروجی مشخص شده اند ارزیابی گردند که برون داده های مربوط به قیمت دروندادها است. ما مثال های دیگری که شامل تحلیل Monte Carlo است را نیز ارائه داده ایم.
کلمات کلیدی :
DEA، تحلیل مرز احتمالی (تصادفی)، تولید توأم
مقدمه :
در مطالعات تحقیقاتی اقتصادی و عملکردی 2 راهکار مجزا برای ارزیابی کارایی فنی وجود دارد. تکنیک رگرسیون و برنامه ریزی خطی هر دو برای عملکردهای اندازه گیری به کار می رود که مرتبط با یک محدودۀ تخمینی (ارزیابی) می باشند. نقطۀ آغازین هر دو مطالعه، فارل (1957) می باشد که چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری کارایی فراهم آورده است. فارل نشان داده که عدم کارایی فنی و تخصصی می تواند در ارتباط با ایزوکوانت های مشاهده شده با مقیاس های سنجش همتراز (هم پتانسیل) اندازه گیری گردد. فارل هم چنین کارایی را با کمک ایزوکوانت های خطی دقیق نیز نشان داده است.
چکیده: جهانی شدن، بعنوان یک فرآیند، نقش ابزارهای ارتباطی، احتمالات توسعه ای و ماهیت رو به توسعه سرمایه داری را تحلیل می کند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر جهانی شدن بر جنبه های اقتصادی و فرهنگی جوامع روستایی در شهرستان کرمانشاه است. این مطالعه، تحقیق رابطه ای را نشان می دهد. جامعه آماری این تحقیق از میان حدود 700 روستا در شهر کرمانشاه انتخاب شد. از این میان، 30 روستا از 3 منطقه مختلف برای تجمیع داده نمونه سازی چند مرحله ای انتخاب شد. برای تحلیل داده، فرآیندهای چندگانه مورد استفاده قرار گرفت. این پژوهش، 8 عامل کشاورزی-صنعتی شدن، افزایش فقر و نابرابری، تغییر در الگوی اشتغال، بازسازی اقتصادی، نقش دولت-ملت، نقش رسانه، یکسان سازی و جزئیات فرهنگی و تاثیر آنها بر رشد جوامع روستایی است. نتایج نشان داد که رابطه قابل توجهی میان متغیرهای مستقل و وابسته وجود دارد (p<0.01). براساس تحلیل رگرسیون، متغیرهای مستقل می توانند 62 درصد تغییر متغیرهای وابسته را پیش بینی کنند. الگوسازی معادله ساختاری (SEM) نتایج تحلیل رگرسیون را تایید می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که الگو داده ها را با شاخص های قابل قبول متناسب می سازد:
واژه های کلیدی: جهانی شدن، جوامع روستایی، تاثیرات فرهنگی و اقتصادی، مدلسازی معادلات ساختاری، ایران
مقدمه
استان کرمانشاه در بخش غربی ایران واقع شده است و با عراق هم مرز است. مردم آن عموما کرد و چند قومیتی و چند فرهنگی هستند. کشاورزی منبع اصلی امرار معاش در این استان است. این منطقه و به طور ویژه مناطق روستایی آن در رژیم سابق توسعه نیافته اند زیرا سیاست عمده توسعه، گسترش مناطق شهری بود. فعالیت های صنعتی مختص مناطق شهری بود و کارخانجات مونتاژ ماشین آلات از کشورهای صنعتی وارد می شدند. برنامه های مناسبی برای توسعه و بکارگیری منابع محلی وجود نداشت. این موقعیت منجر به اقتصاد سطحی و نامتعادلی درکنار عدم تعادل میان مناطق روستایی و شهری شد و در مردماضطراب، ناامیدی و عدم اطمینان ایجاد کرد.
مولد دیزل، که در آن مولد با موتور دیزل برای تولید جریان متناوب تحریک میشود. از تناوب یا بسامد که باید ثابت و پایدار نگه داشته شود، بعنوان منبع همراه و ضروری نیرو در مقیاس وسیع استفاده میشود. بسامد جریان متناوب با سرعت دیزل تعیین میشود. بنابراین سرعت دیزل نیز باید ثابت و پایدار نگه داشته شود. این مقاله دو سیستم کنترل آنالوگ را معرفی میکند: سیستم کنترل بازده سفت و محکم و بازده سرعت ثابت. و سیستم کنترل فازی سرعت دیزل را ایجاد میکند. مقایسه عملکرد کنترل و کاربردهای عملی آنها نشان میدهد که روش کنترل فازی، عملی است و بهتر از دیگر روشهاست.
لغات کلیدی: سیستم کنترل، فازی، مولد دیزل، سرعت
مقدمه: از مولد دیزل بطور گسترده بعنوان منبع نیروی سیال، ضروری و میدانی استفاده میشود. در سیستم مولد دیزل، مولد توسط دیزل برای تولید جریان متناوب تحریک میشود. بنابراین، جریان مولد تولید شده توسط مولد دیزل با سرعت دیزل تعیین میشود. بعنوان منبع نیرو، بسامد متناوب باید ثابت و پایدار باقی بماند، مثلا 50 هرتز. پس سرعت دیزل نیز باید ثابت و یکنواخت نگه داشته شود. براساس استاندارد ملی، نسبت تنظیم سرعت ناپایدار سرعت دیزل باید کوچکتر از 5% باشد و نسبت تنظیم سرعت ثابت نباید از 2% تجاوز کند. اما بخاطر تنوع بار و اختلال مولد، سرعت دیزل بطور متناوب تغییر میکند. بنابراین چگونگی ثابت نگه داشتن سرعت دیزل، مشکل بسیار قابل توجهی است.
کوچک سازی قطعات مکانیکی با اشکال پیچیده در پیدایش و ظهور کاربردهایی مرتبط، یک چالش بزرگ است. سرامیک سیلیکون نیترید(Si3N4) نامزد بسیار عالی برای چنین برنامه های کاربردی به دلیل خواص مکانیکی، حرارتی و تریبولوژیکی برجسته می باشد. با این حال، برای ماشینکاری، استفاده از روش های ماشینکاری مکانیکی معلولی مشکلاتی وجود دارد. اگر مواد رسانا الکتریکی باشند، ماشینکاری تخلیه الکتریکی (EDM) می تواند برای تولید اشکال دقیق و پیچیده استفاده شود. در این مقاله، به منظور بررسی اثر هدایت الکتریکی بر ویژگی های EDM، تعدادی از مواد کامپوزیت نانوساختار کربن، ساخته و با استفاده از روش الکترود کمکی ارائه شده توسط نویسندگان، EDM شد. عملکرد این فرآیند به عنوان یک تابع از محتوای نانوساختار کربن و نوع آن مورد بررسی قرار گرفت. نمونه به طور جداگانه انتخاب می شود تا نزدیک به آستانه نفوذ الکتریکی (0.9٪ حجمی و 5.3% حجمی به ترتیب برای نانولوله های کربنی (CNT) و ترکیبات نانو صفحات گرافنی (GNP) باشند.)، و بالاترین حدی که محدود شود (5.3٪ حجمی و 20.6٪ حجمی)، که در آن رسانایی الکتریکی 10 و 100 s.m-1 به ترتیب برای CNTs و نانو کامپوزیت های GNPs بدست می آید. علاوه بر این، نمونه های Si3N4 خالص نیز تست شد. درصد حذف مواد، نسبت سایش الکترود و زبری سطح قطعات ماشینکاری شده برای همه شرایط آزمایش مورد بررسی قرار گرفت.
یک الگوی فرضی مبتنی بر اینتگرال گیری عددی از معادله پیوستگی برای الکترون های با تراکم محدود در دام انتشار وابسته و ثابت های باز ترکیب مورد استفاده قرار گرفت تا عملکرد سلول های خورشیدی حساس شده به رنگ را توضیح دهد (DSSC). کاربرد این الگو فرضیه اخیر در مورد انتقال بار در مواد نانوکریستال با پارامترهایی که از 5 اندازه گیری ساده استخراج شده بود ترکیب کرده است: طیف UV/Vis (قابل دیدن فرابنفش) رنگ در محلول، منحنی جریان – ولتاژ حالت ثابت، مدار باز فتوولتاژ در مقابل منحنی چگالی نور، جریان سلول نوری گذرا پس از به کار انداختن نبع نورانی و تأخیر ولتاژ مولد بازپس از خاموش کردن منبع نور. این الگو به عنوان جنبه جدیدی که در این گونه محاسبات قبلاً محفوظ نشده بود، شامل یک شرایط اضافی است که روی انتقال بار از اکسیدهای شفاف (TCO)، در لایۀ زیرین محلول الکترولیت حساب می کند. کاربرد عمومی این مدل با اعمال آن به دو گونه متفاوت سلول خورشیدی نشان داده شده است. یک سلول خورشیدی TiO2با یک محلول الکترولیت آلی و یک سلول خورشیدی مبتنی اکسید روی (Zno) با یک الکترولیت محلول – آزاد. ثابت شده است که الگوی عددی قادر به تطبیق داده ها برای هر دو سامانه می باشد که منجر به تضمین های کمیتی برای پارامترهای اصلی کنترل کمی کارکرد و کارایی سلول خورشیدی می شود. نتایج نشان می دهد که توضیح جهانی DSSC ها براساس فرضیات اساسی برای انتقال محدود در دام و باز ترکیب با استفاده از روش های تجربی ساده که در دسترس تمام آزمایشگاه های خورشیدی است ممکن می باشد. مقاله حاضر سعی در پرکردن شکاف بین نظریه پردازان محض و تجربه کردن مشاغل بر این نوع از سامانه دارد.
مقدمه
الگوسازی عددی از سلول های خورشیدی ابزاری قوی برای توجیه منطقی و درک بنیادهای روند تبدیل سلول های نوری به منظور کمک به نیل به ابزارهای کارکردی بهتر می باشد. از زمان پیدایش در 1991 سلول های خورشیدی مبتنی بر ساختار نانویی حساس شده، دارای اکسیدهای فلزی دارای سوراخ میانی (سلول های خورشیدی حساس به رنگ) از جمله بهترین ابزارهای نسل سوم می باشند. این سلول ها کارآیی تبدیل فتون خوبی دارند با مقادیر تا 1/11% زیر 1SUN، روشنایی AM1.5G. به علاوه به دلیل قرینه پائین مواد و سادگی روند تولید این گونه سلول ها جایگزینی ارزان قیمت برای سلول های خورشیدی سیلیکونی می باشند. عملکرد DSSC ها مبتنی بر ترکیب به دست آور نور قابل دیدن ناسب جداسازی بار مؤثر، انتقال نسبتاً سریع و باز ترکیب کند می باشد.
یک مسیر مجزا مربوط به تبادل کننده حرارتی زمینی (ETHE) برای مطالعه در مورد حالت سرمایشی و گرمایشی ایجاد گردید. ETHE از لوله ای به طول 50 متر با قطر عددی 10 سانتیمتر و ضامت دیواره 3 میلی متر ساخته شده است. ETHE در 3 متری زیر زمین مدفون شده است. هوا محصور شده به وسیله یک مکنده 400 واتی پمپ می شود. شدت هوا در لوله 11 متر بر ثانیه می باشد. دمای هوا در دهانه لوله ، در وسط لوله (25 متری) و در انتهای لوله (50 متری) به وسیله دماسنج واقع در درون لوله اندازه گیری می شود. آزمایش های سرمایشی در طول مدت سه روز متوالی در هر ماه اندازه گیری شدند. در هر روز سیستم برای مدت 7 ساعت در طول روز راه اندازی می شد و در شب خاموش می شد. آزمایش های گرمایشی در شب و در ماه ژوئن انجام شدند. نتایج آزمایش به صورت خلاصه برای هر ماه ارائه شده اند. آنالیزهای جزئی برای تنها دو ماه می برای سرمادهی و ژوئن برای گرمادهی ارائه شده اند.
ETHE هوای پیرامون را در ماه می تا 14 درجه سانتیگراد خنک می کند. آن هوای پیرامون را در شب های ماه ژوئن نیز به مقدار مشابهی گرم می کرد.
کلمات کلیدی:
لوله های تبادل کننده حرارتی زمینی، تونل و کانال هوا
مقدمه
ما یک نوع سیستم تبادل کننده حرارتی لوله ای از نوع زمینی (ETHE) را برای استفاده کردن در گلخانه ها در نواحی خشک مانند Kutch را توسعه داده ایم. در مرحله اول رزیم دمایی مربوط به خاک عمقی در Ahmedabad, Sharan و Jhadav در سال 2002 اندازه گیری شد. بعد از مدت زمان یک سال اندازه گیری کردن آنها گزارش کردند که لایه های خاک بین 2 تا 3 متر عمق دارای رزیم دمایی پایدار و مناسبی برای نصب کردن ETHE بودند. دما در چنین لایه هایی نشان دهنده هیچ گونه نوسان دوره ای می باشد. این نشان دهنده نوسان سالیانه می باشد، اما در پیرامون کم می باشد. متوسط دما در این لایه 27 درجه سانتیگراد است. چنان چه در مرحله دوم یک جریان مجزای ETHE برای ارزیابی کردن حقیقی کارکرد گرمایشی و سرمایشی ایجاد شد. این ETHE از لوله ای به طول 50 متر با 10 سانتیمتر قطر ساخته شده است. آن در عمق 3 متری سطح زمین مدفون شده است. ما در این جا نتایج مطالعه انجام شده بر روی این تجهیزات را گزارش کرده ایم.
خلاصه – افزایش سهم منابع انرژی تجدید شدنی، تغییر پذیری قدرت جریان بالا و بالاتری را در سطح انتقال فراهم ساخته است. سوال مطرح شده در این جا این است که چه چیزی می تواند شبکه های موجود گسترش یافته را به سمت تزریق و پاشش توان نوشی بدون محدودیت های دمایی بالا جذب سازد. در زمان مشابه، خصوصیات جریان قوی ایجاد شده برای روش های مربوط به رده بندی کردن دمای خطی پیش بینی شده به کار برده می شود. این مقاله یک مدل سازی و شبیه سازی متالوژی احتمالی برای تخمین وقوع دماهای خطی بحرانی در حضور جریان های توان نوشی را نشان می دهد. رگرسیون گیری های زیاد و طاقت فرسا از معادلات دینامیک دمایی در هر آزمایش شبیه سازی Monte Carlo توسط یک الگوریتم خاص تسریع شده است که با توجه به آن استفاده از یک روش واریانس کاهش یافته سازگار با حوزه ارتباطات ممکن می شود. کاهش اساسی در زمان محاسبات اجازه تخمین زدن نزدیک تر به مقدار واقعی را می دهد که وابسته به ارزیابی های موثر کوتاه مدت می باشد. یک مطالعه موردی بر روی یک مدل خطی ساده انجام شد که درک اساسی را نسبت به صدمات مربوط به دماهای خطی بحرانی را تحت نوسانات جریان توان نوشی مشخص فراهم ساخته شد. یک سیستم انتقال به کار برده شده نشان می دهد که چگونه روش پیشنهادی می تواند برای یک یک ارزیابی موثر و دقیق، به سرعت استفاده گردد.
عبارت های شاخص:
دینامیک های دمای خطی، تولید توان نوشی، شبیه سازی Monte Carlo، روش کاهش واریانس یا پراکندگی
خلاصه: یک سنسور چشمی جدید برای ارزیابی کردن و آزمایش کردن آزاد پیوند بیو مولکولی با استفاده از یک کریستال فوتونیک تک بعدی در یک شکا هندسی برای کل انعکاس درونی پیشنهاد و نشان داده شد. شکل گیری ساده به وسیله یک رزونانس چشمی باریک که قادر به اندازه گیری های حساس پیوند مولکولی بود فراهم گردید و در زمان مشابه یک وجه مشترک باز برای قادر ساختن اندازه گیری های مربوط به زمان حقیقی پیوندهای دینامیکی به کار برده شد. پوشش های ماورا و باریک از نوع آمینوپروپی توکسیلین یا از نوع گلاتاررالدید بر روی سطح مشترک جذب شده اند که به وسیله اندازه گیری کردن طیف شعاعی رزونانس کریستالی فوتونیک و نسبت شدت تغییر در اندازه گیری های انعکاسی مختلف آشکار شده بود. یک محدوده آشکارسازی به مقدار 6*10-5 نانو متر برای ضخامت لایه مولکولی به دست آمده بود که مطابق با محدوده آشکارسازی برای جذب آنالیت به مقدار 06/0 pg/mm2 یا یک شاخص انکساری تفکیک پذیری به مقدار 3*10-8RIU بوده است، این نشان دهنده یک بهبود مشخص نسبی برای جدید ترین تکنولوژی سیستم ها براساس رزونانس پلاسمون سطحی می باشد.
1-مقدمه
روش های بصری یا چشمی جدید برای شکل گیری ارزیابی و آزمایش مربوط به پیوند به مقدار زیادی به وسیله افزایش یافتن تقاضاها برای فهمیدن بهتر از روابط متقابل مشخص بین بیومولکول ها مورد توجه قرار گرفته است که یک فونداسیون شیمیایی را برای همه فرایندهای سلولی فراهم می سازد. روش کلی استفاده کردن شعاعی یا پهن شدگی ساختار چشمی رزونانت یا تشدید کننده است که در زمان پیوند با مولکول های آنالیت و با تغییرات ساختاری شاخص محلی انعکاس شکل می گیرد. این روش رها از اتیکت است که برعکس روش های براساس فلئوروسنس می باشد و تحت برخی شرایط می تواند اطلاعاتی را برای پیوندهای دینامیکی و به علاوه پیوندهای سببی و وابسته فراهم سازد. به مقدار زیادی از روش ارزیابی کردن اثر رزونانس پلاسمون سطحی (SRT) استفاده می شود که به خوبی برای مولکول های آنالیت با وابستگی های پیوندی بالا و قابل قبول مطابق می باشد و به صورت تجاری برای ابزارها و تجهیزات نیز در دسترس می باشد. به منظور به دست آوردن بیشترین حساسیت، گودال ها و حفره های بصری رزونانت مربوط به انواع مختلف به کار برده شده اند (قسمت زیر را ببینید) اما این ساختارها هر یک از محدودیت های جرم انتقالی نسبت به ابزار و یا از جفت شدن غیر جزئی نسبت به گودال های رسونانت با Q بالا رنج می برند. در این مقاله ما یک ساختار بصری جدید را نشان دادیم که به مقدار مشخصی حساسیت بالاتری را در مقایسه با ابزارها براساس SPR به دست می آورند اما شامل یک شکل هندسی ساده است که می تواند زمان واقعی سطح پیوندی را بدون محدودیت های انتقال جرم اندازه گیری کند.
چکیده: ما، یک چارچوب محاسبه ای برای یکپارچه و ادغام کردن یک مدل عددی جدید پیش بینی آب و هوا (NWP) در فرمول های توزیع تعهد/اقتصادی که برای عدم قطعیت توان بادی استفاده می شود را ارائه می کنیم. در ابتدا مدل NWP را با یک استراتژی کمی عدم قطعیت مبتنی بر جمع که در یک معماری محاسبه ای حافظه توزیع شده موازی پیاده سازی شده را توسعه می دهیم. در مورد مباحث محاسبه ای ناشی از پیاده سازی چارچوب بحث می کنیم و صحت مدل را با استفاده از اطلاعات سرعت واقعی باد بدست آمده از یک مجموعه ایستگاههای هواشناسی تایید می کنیم. یک سیستم قدرت شبیه سازی شده را برای نمایش و اثبات توسعه ها ایجاد می کنیم.
شاخص های کلیدی:
حلقه بسته ، توزیع اقتصادی، التزام و بکارگیری واحد، پیش بینی آب و هوا، باد .
این مقاله یک مدل دادهکاوی برای شناسائی ناحیه خطای یک خط انتقال مبتنی بر سیستمهای انتقال ac انعطافپذیر (FACTS) ارائه میکند که شامل جبرانساز سری کنترلشده با تریستور (TCSC) و کنترلر یکپارچه عبور توان (UPFC) است، و از مجموعه درختان تصمیم استفاده میکند. با تصادفی بودن مجموعه درختان تصمیم در مدل جنگلهای تصادفی، تصمیم موثر برای شناسائی ناحیه خطا حاصل میشود. نمونههای جریان و ولتاژ نیم سیکل پس از لحظه وقوع خطا به عنوان بردار ورودی در برابر خروجی هدف "1" برای خطای پس از TCSC/UPFC و "1-" برای خطای قبل از TCSC/UPFC ، برای شناسائی ناحیه خطا به کار میرود. این الگوریتم روی دادههای خطای شبیهسازی شده با تغییرات وسیع در پارامترهای عملکردی شبکه قدرت منجمله شرایط نویزی تست شده است و معیار قابلیت اطمینان 99% با پاسخ زمانی سریع بدست آمده است (سه چهارم سیکل پس از لحظه خطا). نتایج روش ارائه شده به کمک مدل جنگلهای تصادفی نشان دهنده تخیص قابل اعتماد ناحیه خطا در خطوط انتقال مبنی بر FACTS است.
تقاضای رو به رشد انتقال حجیم توان در شبکههای قدرت نوین منجر به افزایش تمرکز روی قیود انتقال شده است. تجهیزات سیستمهای انتقال ac انعطافپذیر (FACTS) [1] یک راهکار مناسب برای روشهای استحکام مرسوم است. در بین آنها، جبرانساز سری کنترلشده با تریستور (TCSC) [2] و کنترلر یکپارچه عبور توان (UPFC) [3] ادوات FACTS مهمی هستند که به طور گسترده برای بهبود بهرهبرداری سیستمهای انتقال موجود به کار میروند. حضور TCSC در حلقه خطا نه تنها مولفههای حالت دائم بلکه مولفههای گذرا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. راکتانس کنترلپذیر، واریستورهای اکسیدفلزی (MOV) محافظت از خازنها، و عملکرد فاصله هوایی باعث میشود تصمیمگیری حفاظتی پیچیدهتر شده و لذا طرحهای حفاظتی مرسوم مبتنی بر تنظیمات ثابت دارای محدودیت میشوند. از طرف دیگر، UPFC افقهای نوینی را از منظر کنترل سیستم قدرت آشکار میکند. با اینکه استفاده از UPFC قابلیت انتقال توان و پایداری سیستم قدرت را افزایش میدهد، اما در حفاظت خط انتقال برخی مشکلات جدید نمایان میشود [4]-[6]، که اغلب روی میزان دسترسی رله دیستانس اثر میگذارند.
این مقاله یک تکنیک بهینه سازی ازدحام ذرات مبتنی بر مالتی ایجنت ترکیبی (HMAPSO) را معرفی میکند که برای توزیع اقتصادی برق به کار گرفته شده است. روش قدیمی بهینه سازی ازدحام ذرات(PSO) دارای معایبی چون تنظیم متغیرها، تصادفی بودن و یکتایی پاسخ است. الگوریتم جدید تکنیکهای جستجوی قطعی، سیستم مالتی ایجنت (MAS)، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) و فرایند تصمیم گیری زنبوری را با هم ترکیب میکند. لذا به کمک جستجوی قطعی، بهینه سازی ازدحام ذرات مالتی ایجنت و زنبوری، HMAPSO قادر است بهینه سازی را تحقق دهد. مساله توزیع اقتصادی برق یک مساله بهینه سازی محدودشده غیرخطی است. تکنیکهای بهینه سازی کلاسیک مثل روشهای جستجوی مستقیم و گرادیان قادر نیستند پاسخ بهینه کلی را بدست دهند. سایر الگوریتمهای تکاملی تنها یک پاسخ تا حدودی خوب را فراهم میکنند. برای نشان دادن توانمندی الگوریتم ارائه شده، این الگوریتم به مواردی با 13 و 40 ژنراتور اعمال میشود. نتایج نشان میدهد که ابن الگوریتم در یافتن پاسخ کلی نسبت به همتاهای خود بسیار صحیح و قویتر است.
لغات کلیدی:
توزیع اقتصادی برق، PSO، اثر نقطه دریچه، سیستم مالتی ایجنت.
- مقدمه
توزیع اقتصادی برق (EPD) در واقع زمان بندی خروجی واحدهای تولیدی تخصیص داده شده است تا تقاضای بار با کمترین هزینه عملیاتی ممکن عملی شده و در عین حال محدودیت واحدها و قیود برابری و نابرابری ارضا شود. مهمترین هدف توزیع اقتصادی برق، کمینه کردن هزینه کلی تولید توان حقیقی (هزینه تولید) در پستهای مختلف است در عین حال که بارها و تلفات مسیرهای انتقال نیز ارضا شوند [1، 2]. بنابراین، توزیع اقتصادی برق یکی از مهمترین مسائلی است که در عملکرد سیستم قدرت باید حل شود. از آنجا که مشخصات ورودی- خروجی واحدهای مدرن به علت بارگذاری دریچه (valve-point loading) ، اثرات سوختهای چندگانه و سایر قیود، به شدت غیرخطی است، لذا برای یک پاسخ بهتر از جستجوی پیوسته استفاده میشود [3-5]. بیشتر روشهای کلاسیک توسعه یافته و اکنون برای مساله بهینه سازی به کار میروند. جستجوی بخش طلایی، جستجوی فیبوناچی، روش نیوتن و روش متقاطع از جمله روشهای تک بُعدی به شمار میآیند.
اصلاح ضریب توان و حذف هارمونیکهای جریان سمت شبکه در سیستم های تغذیه مهم می باشد و آن همیشه معضلی برای مصرف کنندگان توان الکتریکی و شرکت های توان الکتریکی می باشد. در این مقاله، تکنیک های کنترلی پیشرفته برای جبرانسازی یکپارچه توان راکتیو و هارمونیک ها توسعه داده می شوند. توسعه و پیشرفت ایده آل جدید در این مقاله، جلوگیری و مسدود کردن از هارمونیک ها به جای حذف هارمونیک ها می باشد و آن منجر به توانایی و مقاوم بودن قوی تر کنترلر به اغتشاشات ناشی از تغییرات بار، اختلالات و انحرافات پارامترها و دینامیکهای غیرمدل شده می شود. طرح کنترلی جدید می تواند آشکارسازی جریان هارمونیکی را خیلی ساده کند. روش مسدود کردن هارمونیکها که در این مقاله ارائه شده، روابط و اصول ریاضی دقیقی دارد. در این مقاله یک نمونه شبیه سازی داده شده و نتایج شبیه سازی صحت و معتبر بودن و عملکرد روش جبران کننده یکپارچه را نشان می دهد.
1- مقدمه
با توسعه و پیشرفت تکنولوژی الکترونیک قدرت، تجهیزات الکترونیک قدرت بطور وسیعی در صنایع استفاده می شوند که به ناچار منجر به آلودگیهای هارمونیکی جدی و خطرناک و تلفات توان پسیو می شود. بنابراین مسئله چگونگی جلوگیری از جریان هارمونیکی و جبرانسازی توان راکتیو مربوط به هر دو مصرف کنندگان توان و شرکت های توان الکتریکی می شود. امروزه دو نوع از تجهیزات سد کننده هارمونیک وجود دارد که عبارتند از فیلتر قدرت پسیو (PPF) و فیلتر قدرت اکتیو (APF). مصرف کنندگان صنعتی معمولاً از PPF برای آلودگیهای هارمونیکی و جریانهای پسیو استفاده می کنند، اما PPF چندین عیب دارد که نمی توان بر آن غلبه کرد، مثلاً طراحی PPT به پارامترهای شبکه بستگی دارد، اندازه آن بزرگتر می باشد و موجب رزونانس در تعدادی از هارمونیک ها می شود و ..