بخشی از مقدمه:
از آنجائيکه محيط کسب وکار عصر اطلاعات فعلي رقابت شديدي را در اخذ اطلاعات و دانش ايجاد نموده است ،ضرورت دارد سيستم ها ي اطلاعاتي سازمانها تا حد ممکن پيوستگي خود را حفظ کند وچنانچه بخواهند از هم جدا و به صورت جزيره هاي اطلاعاتي مستقل کار کنند اطلاعات مطلوبي از آنها نميتوان استخراج کرد.
بسياري از متخصصان ITبر اين عقيده اند که تنها بخشي از اطلاعات سازمان در فرآيند هاي تصميم گيري مورد استفاده قرار مي گيرد، و بسياري از آنها به علت فقدان متخصصان فن همچنان بي استفاده باقي مي ماند .
مانند گازهاي ذيقيمتي که به علت فقدان امکانات با بي توجهي تصميم گيران سالها بر سر چاههاي نفت سوزانده ميشوند . بنابر اين هر ابزاري ازIT که بتواند به سازمانها در جهت ممانعت از به هدر رفتن ارزشمند ترين منبع آن کمک نمايد ، ودر عين حال سازمان را در جهت حرکت از حالت وظيفه گرائي سنتي به سمت فرايند گرائي ياري کند ميتواند در بهبود روشهاو افزايش بهره وري منابع سازمان موثر واقع شود .
فناوري اطلاعات(IT) ومهندسي مجدد فرايندهاي عملياتي (BPR) دو ابزار حياتي در جهت توسعه کيفي و کمي سازمانها براي گردآوري وبهره وري اصولي از منابع اطلاعاتي است .
راه حلهايERP در حال حاضر مناسبترين بستر و ابزار در هر دو جهت فناوري اطلاعات و مهندسي مجدد فرايندها است.
رشد غير قابل پيش بيني فناوري اطلاعات و ارتباطات در دهه هاي گذشته که با تکيه بر توسعه صنايع مختلفي ازجمله الکترونيک، کامپيوتر، مخابرات و ... صورت گرفته، بر جنبه هاي مختلف عملکرد سازمانها تاثيرات شگرفي داشته است. همزمان با اين تغييرات، محيط فعاليت سازمانهاي مختلف پيچيده تر شده و به همين جهت نياز به سيستمهايي که بتواند ارتباط بهتري بين اجزاي مختلف سازماني برقرار کرده و جريان اطلاعات را در بين آنها تسهيل کند، افزايش چشمگيري يافته است. اين سيستمها كه در مجموع به سيستمهاي سازماني Enterprise Systems (ES) معروف هستند، زمينه اي را فراهم آورده اند که مديران بتوانند در تصميم گيري هاي مختلف خود از اطلاعات مناسب در هر جا و در زمان مناسب استفاده نمايند.
از اوايل دهه 1990 ميلادي، ظهور نرم افزارهاي يکپارچه اي تحت عنوان Enterprise Resource Planning (ERP) با هدف قراردادن سازمانهاي بزرگ، توسعه بسيار زيادي پيدا کردند. اين نرم افزارهاي بسيار قدرتمند، پيچيده و گران قيمت، سيستمهاي از پيش طراحي شده اي هستند که پس از اندك تغييراتي در آنها ( Customization ) توسط مشاوران پياده ساز و مشاوران تحليل فرايندهاي سازماني، پياده سازي و اجرا مي شوند. در بسياري از موارد سازمانها به دليل اجبار در تبعيت از منطق حاکم بر اين نرم افزارها، مجبور به اصلاح و بازبيني مجدد فرايندهاي خود هستند.